1ـ قاعده ی اول: اشتیاق
ایجاد اشتیاق اولین و مهم ترین شیوه برای آوردن نشاط به هر کلاسی است. حتی اشتیاق خود شما برای موضوع درس و آموزش آن کلید موفقیت است. هرگونه فقدان نشاط، برای دانش آموزان غیرقابل قبول است. اما اشتیاق چیست؟ این واژه (enthusiasm) که ریشه اش به یونان باستان برمی گردد به معنای ایجاد شور و حال در شماست. به عبارت دیگر اشتیاق آن حالتی است که شور و شوق را برانگیزاند. آموزگاران باید برانگیخته شوند و دانش آموزانشان را نیر برانگیزانند. برای برانگیخته شدن، شما باید به آن چه تدریس می کنید عشق بورزید. لازم است که موضوع درستان را بشناسید و هر روز در مورد آن مطالب بیش تری بیاموزید و آن چه را تدریس می کنید بخشی از وجودتان سازید. هنگامی که دانش آموزانتان این کیفیت را ببینند و درک کنند خودشان برانگیخته و نسبت به آموختن تاریخ مشتاق می شوند.
2ـ قاعده ی دوم: به کتاب یا جزوه ی درسی کم تر تکیه کنیم
شمار بسیار زیادی از کتاب ها و جزوه های درسی تاریخ مبهم، کسل کننده و بی شور و حال هستند. ما به واقع نمی توانیم جزوه را به تنها منبع خود نیز مبدل سازیم. اجازه دهیم کتاب و جزوه، طرح کلی دوره ی آموزشی را تعیین کند و ما با استفاده از دیگر منابع، به ویژه منابع دست اول، تدریس کنیم. بهترین منابع تاریخی را که لذت مطالعه را ایجاد می کنند برگزینیم.
3ـ قاعده ی سوم: از منابع دست دوم مناسب استفاده کنیم
منابع دست دوم برای قرار گرفتن در موقعیت اصلی و ایجاد حس منابع دست اول در شما نقشی اساسی دارند. اگر چه ممکن است شما وقتی را به این گونه منابع اختصاص دهید یا ندهید، اما وظیفه ی ما به هر حال، آماده سازی دانش آموزانمان به وسیله ی ارائه پس زمینه ای برای درک منابع دست اول است؛ منابع دست دوم این چارچوب کاری و یا اوضاع و احوال را فراهم می آورند.
4ـ قاعده ی چهارم: به مسائلی توجه کنیم که امروز اتفاق می افتد
نگاه به تاریخ به عنوان روایت جنگ ها، نبردها، پادشاهان و رؤسای جمهور را رها کنیم و به مسایلی چون نژاد، طبقه و جنسیت فکر کنیم. امروزه این مسایل بسیار بیش تر در زندگی ما نقش دارند. جنسیت و جغرافیا یا مکان به یک اندازه اهمیت پیدا کرده اند و با این مسایل است که ما خودمان را می شناسیم. چنان چه ما می خواهیم تساهل را آموزش دهیم ناچار خواهیم بود تا احترام به نژادها، طبقات و جنسیت ها را یاد بدهیم. برای دانش آموزان دبیرستانی بالاتر، ما شاید بتوانیم چگونگی پدیدار شدن این مقوله را نیز تبیین کنیم.
5ـ قاعده ی پنجم: از تاریخ محلی به میزان فراوانی برای آموزش تاریخ استفاده کنیم
برخی روایدادهای تاریخی، چنان چه دانش آموز بتواند نمودی محلی از آن ها ببیند، می توانند اثری بسیار عمیق تر بر او بگذارند. بازسازی ری که دچار زمین لرزه شده است و یا حفاری که در این مکان انجام شده است. لذا دانش آموزان را به ارتباط برقرار کردن با گذشته وا می دارد. این چهره های تاریخی، فرهنگ واقعی بشر در ناحیه ای هستند که ما تدریس می کنیم. من تضمین می کنم که دانش آموزان با این شیوه دوره ی بازسازی را خیلی بهتر از این که اگر آن ها را فقط در جزوه های درسی مطالعه می کردند به یاد خواهند آورد؛ یا این که از دانش آموزان بخواهید روایت های مربوط به دوره ی بازسازی را در رومه های محلی مطالعه کنند.
6ـ قاعده ی ششم: از موسیقی [سرود] و فیلم برای تحریک آن دسته از احساسات که با مطالعه برانگیخته نمی شوند بهره ببریم
موسیقی می تواند احساسات را به طرزی بی همتا برانگیزد. شروع درس با یک آهنگ می تواند یخ بحث را که ما اغلب در هنگام شروع کلاس با آن رو به روییم، بشکند. به دانش آموزان کمک کنیم تا مهارت های شنوایی خود را از طریق بر روی کاغذ آوردن معانی دریافتی از ترانه ها، رشد دهند. این امر نشان می دهد که مباحث چه قدر برای ما اهمیت دارند و به خصوص کمک می کند تا آن ها آوازهای خوانده شده در گویش های متفاوت را نیر بفهمند. در اجرای نسخه های گوناگون یک آهنگ تردید نکنیم تا با این کار نشان دهیم که چگونه مردم می توانند یک آهنگ را از اوضاعی گرفته و برای هدفی دیگر بازسازی کنند. فیلم نیز می تواند شیوه ای قدرتمند برای جلب توجه دانش آموزانمان باشد. اما باید مواظب باشیم که از فیلم به جای تدریس استفاده نکنیم. به جای آن، فیلم را آموزش دهیم. به دانش آموزانمان بگوییم که در فیلم به دنبال چه هستیم. فیلم را در لحظات حساس متوقف کنیم و اظهار نظر آن ها را بخواهیم. احساس نکنیم که ناچاریم همه ی فیلم را پخش کنیم. از فیلم نیز به مانند هر منبع دیگری استفاده کنیم. برخی فیلم ها هستند که ما می خواهیم تمام آن را آموزش دهیم.
7ـ قاعده ی هفتم: سواد خود را درباره ی رایانه افزایش دهیم
در مورد راه هایی که اینترنت به غنی سازی شیوه ی تدریس ما یاری می رساند، مطالعه کنیم. بهترین پایگاه های اطلاعاتی را، برای مطالبی که آموزش می دهیم، بیابیم و آن ها را به دانش آموزانمان معرفی کرده و بحث کنیم که در این سایت ها چه یاد گرفته اند. درست همان گونه که ما به دانش آموزامان تشخیص میان منابع چاپی سودمند و ضعیف را می آموزیم، به همان صورت نیز باید به آن ها یاد بدهیم که از چنان تفاوت گذاری برای استفاده از منابع الکترونیک نیز استفاده کنند. سال ها ما به دانش آموزانمان آموخته ایم که مطلبی به صرف این که در کتابی آمده است صحیح نیست، حال ما ناچاریم این مطلب را روشن سازیم که یک مطلب به صرف این که در اینترنت وجود دارد نمی تواند صحیح باشد. منبع اطلاعات آن چیست؟ شما چگونه می توانید پاسخ دهید؟ با استفاده از این شیوه نه تنها درکی بهتر از گذشته به دست می آورند، بلکه مهارتی می آموزند که می تواند در دیگر وجوه زندگیشان نیز مورد استفاده قرار گیرد. هنگامی که ما تاریخ را برای دانش آموزانمان هیجان انگیز می سازیم آن ها انگیزه می یابند که بیش تر بیاموزند و بنابراین درکی عمیق تر از معنای گذشته به دست می آورند. از این رو به استفاده از فناوری های نوین در تدریسمان توجه نشان دهیم. دانش آموزان ما به خاطر محرک های چالش برانگیزی که ارائه داده ایم سپاسگزار ما خواهند بود.
آموزش تاریخ از طریق بازی و مسابقه
هنگامی که دل ها نشاط یافتند، علم و کمال را در آن ها به ودیعه بگذارید و هرگاه از نشاط تهی و گریزان شدند، آن ها را وداع کنید؛ زیرا دل ها در چنین حالتی آماده ی فراگیری علم نیستند.»
[بحارالانوار، جلد 78، ص 379]
جان دیویی، دانشمند معروف تعلیم و تربیت نیز در مورد علاقه و انگیزه های درونی فراگیرنده می گوید: علاقه جرقه ای است که بدون آن، شعله ی یادگیری فروزان نمی شود.»
یادگیری امری دو سویه است و به توافق هر دو طرف نیاز دارد. به این ترتیب، معلم نمی تواند بدون توجه به انگیزه و علاقه ی دانش آموزان تدریس کند، زیرا تدریس تزریق نیست.
انجام مسابقه و سرگرمی و بازی در کلاس تاریخ باعث ایجاد انگیزه و شور و نشاط خواهد شد.
شما دبیر گرامی می توانید پس از مطالعه و بررسی این بازی و رفع نقایص احتمالی آن، شور و نشاط را به کلاس خود هدیه کنید.
پاسخ های درست و نادرست را از هم جدا کن و علت را توضیح بده
مراحل اجرا
ابتدا معلم با توجه به موضوع درس، جملاتی را روی کارت هایی می نویسد. این جملات به دو صورت درست و نادرست نوشته می شوند و در دو پاکت جداگانه قرار می گیرند. سپس دو دانش آموز برای اجرای مسابقه آماده می شوند. دانش آموز A و دانش آموز B. هر دو دانش آموز هم زمان در پاکت ها را باز می کنند و در زمان تعیین شده، کارت های صحیح و غلط را جدا می کنند و درباره ی درست یا نادرست بودن آن توضیح می دهند.
توجه: جملات درست و نادرست هر دو دانش آموز A و B یکی هستند و هنگامی که پاسخ می دهند، معلم در ابتدا در مورد درست بودن یا نبودن آن توضیحی نمی دهد و پس از توضیح دانش آموز B، اگر لازم بود توضیح می دهد و مشخص می کند که پاسخ شان صحیح بوده است یا نه.
درس تاریخ پایه ی دوم
درس شماره ی 3
کارت های دانش آموز B هم همین جملات است. هر کدام سریع تر پاسخ صحیح را مشخص کرد و پاسخ های صحیح بیش تری داد، برنده ی بازی است.
پیشنهاد: می توان هنگامی که دانش آموزان مشغول باز کردن پاکت و جدا کردن جملات درست و نادرست هستند، نوعی موسیقی را که معمولاً در مسابقات استفاده می شود، پخش کرد تا این کار در آرامش انجام شود و احیاناً بقیه ی دانش آموزان به جای حرف زدن، موسیقی را گوش دهند. در تهیه ی کارت ها می توان از رنگ های گوناگون استفاده کرد.
نتیجه گیری
قرآن به عنوان کتاب آسمانی با بیان داستان های گذشتگان و انبیاء تأکید بر مطالعه تاریخ دارد از آن جهت که می توانیم از آن ها عبرت و تجربه کسب نماییم.
و باید توجه به دلایل بی علاقگی دانش آموزان داشته باشیم تا بتوانیم با توجه به امر تدریس تاریخ از روش های جدید ارائه شده استفاده نماییم.
و می توانیم با استفاده از شیوه های جدید، دانش آموزان را به این درس علاقه مند ساخته و جلوگیری از افت تحصیلی نماییم. امید که ثمربخش باشد.
منابع
1. راهنمای عملی روش های مشارکتی و فعال در فرآیند تدریس ـ منوچهر فضلی خانی
2. الگوهای تدریس ـ بورس، جویس و همکاران
3. مجلات رشد آموزش تاریخ ـ شماره های ، 20، 26، 43، 44، 45،
انواع منابع تحقیق تاریخی
اولین وظیفه محقق تاریخی بررسی در
مورد درستی، اعتبار و معنیدار بودن اطلاعات جمع آوری شده است. اطلاعات مورد نیاز
در پژوهش تاریخی را میتوان از دو منبع یا مأخذ بهدست آورد:
الف) منابع دست اول (Primary Sources)؛ مانند:
-اسناد و مدارکی که توسط ناظران واقعی و بلاواسطه واقعه ضبط و نوشته شدهاند.
-بقایای که از افراد یا گروه بهجا مانده است؛ مانند: فسیلها، اسکلتها، ابزارها، لباسها، سکهها و مانند آنها.
-گواهی شفاهی فرد ناظر در جریان وقوع حادثه. معمولا کسب این اطلاعات از طریق مصاحبه شخصی صورت مید.
ب. منابع دست دوم (Secondary Sources)؛ منابع دست دوم گزارشهایی است که گزارشگر آن ناظر عینی واقعه نبوده و امکان دارد، گزارش مذکور براساس مصاحبه با مشاهدهکننده واقعی حادثه تهیه و تنظیمشده باشد یا گزارشگر، گزارش این فرد را مطالعه کرده است. معمولا محقّقان تاریخی هنگامی از منابع دست دوم استفاده میکنند که اطلاعات دست اول موجود نباشد.
تعدادی از منابع تحقیق تاریخی عبارتند
از:
-منابع مکتوب؛ کتابها، رومهها، شرح وقایع تاریخی، سالنامهها، بیوگرافیها و مواردی از این دست.
-منابع شفاهی؛ منابع و مطالبی که سینه به سینه از نسلی به نسلی دیگر منتقل میشود؛ مثل تصانیف، اشعار، داستانها، افسانهها، ضربالمثلها، فولکلور ملل و سنن ملی.
-منابع تصویری؛ فیلم، نقاشی و .
منابع ساختمانی؛ ابنیه تاریخی، مقبرهها، محلهای مسی مربوط به گذشتگان.-
-منابع مادی و ابزاری؛ سفالها، سکهها، ظروف، آلات و ابزار و کتیبهها.
-اسناد الکترونیکی؛ فیلم، نوار صوتی، صفحه و.
مهمترین وظیفه محقق تاریخی، بررسی، نقد و ارزیابی سند است؛ تا از این طریق اعتبار آن نزد او تأیید شود و با اطمینان خاطر بتواند به آن تکیه نماید. به این اقدام نقد سند گفته میشود که بر دو نوع است:
الف) نقد بیرونی؛ محقق تاریخی باید سند را با سایر اسناد و شواهد تاریخی مقایسه نماید؛ مثلا او باید امضا و مهر، تاریخ، نوع خط، نوع جوهر بهکار رفته، نوع کاغذ، نوع کلمات و . را مورد بررسی قرار دهد و آنرا با سایر اطلاعات مربوط به شخص، واقعه یا تکنولوژی دوره مربوط به سند، مقایسه نماید و از صحت تعلق آن به موضوع مورد مطالعه اطمینان حاصل کند.
ب) نقد درونی؛ پس از اطمینان از صحت ارتباط سند با موضوع مورد مطالعه، ارزیابی محتوای مطالب مطرح میشود که آیا اطلاعات صحیح است و تصویر درستی از موضوع یا واقعه را ارائه میدهد؟ آیا مطالب آن با موازین عقلی تطبیق میکند؟ آیا در بیان واقعیت غلو نشده؟ آیا سند، تحت فشار نوشته نشده؟ آیا سند، واقعیت را وارونه جلوه نمی دهد؟.
مسائل
و مشکلات موجود در روشهای تاریخی
کار تحقیق در امور و پدیدههای تاریخی هرچند جالب و لازم، لیکن بسیار دشوار است. در این مسیر مشکلاتی وجود دارد از جمله:
-معمای عینیّت؛ کوشش مورّخ در جستجوی علت و مسئله غایت، اورا با معمای عینیت مواجه میکند؛ چون در کشف علل، مورّخ فقط اکتفا به این نمیکند که علتهای کافی یا ضروری برای حوادث را بیابد، ناچار غالبا میکوشد، بین آنچه علّت واقعی و مستقیم واقعه است با آنچه علّت مستقیم و مربوط نیست، تفاوت بگذارد و این امری است که او را وارد قلمرو ارزشها میکند. قضاوتهای دور از بیطرفی در مسئله علیّت ما را وارد قلمروی میکند که منطق تاریخ یا علم شناخت تاریخ است.
2. وسوسه تعمیم و پیشبینی؛ جامعهشناسی در آستانه پدیدههای تاریخی هر لحظه در وسوسه تعمیم و پیشبینی است. فلسفه تاریخ و تاریخزدگی عینا همین بود. محقق جامعهشناسی برای آنکه وجود خود را از مورّخ متمایز سازد، قطعا بدان روی میآورد.
-تحمیل ناآگاه زمان خویشتن؛ محقق خواه ناخواه در معرض این خطر قرار دارد که حتی برای یک لحظه، زمان خود را با زمان مورد مطالعه یکسان انگارد و در نتیجه، حرکت و ناهمسانی ناشی از آنرا از یاد برد.
-عنصر گزینش؛ پدیدههای تاریخی، بیواسطه مطالعه شدنی نیستند و امکان احیای آنها نیز نیست؛ گاه، واسطهها دور، دست نیافتنی و متعددند، در مواردی بین اندیشهها تضاد و تخالف دیده میشود و این از آن روست که ذهنیت، عاملی مؤثر در نقل پدیدههاست. یکی از این عوامل ذهنی، گزینش است. هر مورخ از زاویه دیدی خاص، نظر میکند و از روزنه همان زاویه، حوادث و مسبّبات آنها را برمیگزیند. هیچ دو مورخی از یک حادثه، یک نوع تفسیر و تاریخ نمینویسد. به تعداد مورخان، تاریخ میتوان داشت؛ یعنی نه تنها در گزیدن چهرهای از حوادث ناگزیریم، بلکه در گزیدن خود حوادث چاره نداریم.
نکات مثبت روشهای تاریخی
منظومهنگری؛ منظور این است که محقق تاریخی، با توجه به فاصلهای که با واقعیت مورد مطالعه دارد، میتواند آنرا همچون یک منجم در یک کهکشان ببیند.
-ضد محیط بودن؛ محقق نباید با واقعیت مورد تحقیق، چنان خو گیرد که جهات مثبت و منفی آنرا نبیند.
صیقلیابی واقعیت؛ با فاصله یافتن از واقعیت، بهتر میتوان آن واقعه و عوامل درست و پشت پرده آنرا دید. با گذشت زمان، اندیشهها مطرح میشوند و از برخورد آنان برق حقیقت جهیدن آغاز میکند.
پیوست یا استمرار؛ محقق تاریخی،
برخلاف محقق جامعهشناسی، میتواند نه تنها واقعیت، بلکه تبعات و استمرار آنرا
نیز ببیند. تلاش دشوار پیشبینی در تاریخ، از جهتی کاستی میپذیرد، زیرا در جریان
حرکت، واقعیت عینا دیده میشود.
منابع :
تحقیق تاریخی، از آن دست تحقیقاتی است که بر موضوعی معین که در گذشته و در یک مقطع زمانی مشخص اتفاق افتاده، صورت میگیرد. از آنجا که در فاصله دو زمان مشخص در گذشته، رویدادهایی بهوقوع پیوسته و ابزاری تکمیل گشته است، بنابراین تلاش محقّق در روش تاریخی بر آن است که حقایق گذشته را از طریق جمعآوری اطلاعات، ارزشیابی و بررسی صحّت و سقم این اطلاعات، ترکیب دلایل مستدل و تجزیه و تحلیل آنها، بهصورتی منظّم و عینی ارائه کند و نتایج پژوهشی قابل دفاع را در ارتباط با فرض یا فرضهای ویژه تحقیق نتیجه بگیرد..
در استفاده از روشهای تاریخی چند اصل اساسی مورد توجه است:اصول اساسی5
-اصل نسیان یا خود فراموشی و بیطرفی؛ این اصل، در برابر خودمیانبینی قرار دارد. که به چند صورت محقق میشود
الف) فرازمانی؛ محقّق باید ارزشهای زمانه خود را بر زمان تحقیق تحمیل نکند.
ب) فراغت ارزشی؛ باید از ارزشهای خاص ذهنی خود آگاهی یابد و از تحمیل آنان به موضوع تحقیق اجتناب ورزد.
ج) فرامکانی؛ تحقیق تاریخی، معمولا بهنوعی تمایز مکانی را بههمراه دارد. بههمین جهت باید به ضرایب تأثیر مکان بر ارزشها، مراسم، عادات و . توجّه داشت.
-اصل تأمل و شکگرایی مثبت؛ محقّق باید در پذیرش دادهها بهصور مختلف تأمل ورزد و در این راه، از عوامل بسیاری مثل عقل سلیم و شناخت نویسنده مدد گیرد
-اصل استقرا؛ محقق در اسناد گوناگون غور میکند، جزء جزء حوادث را شناسایی مینماید و در هر گام، احتیاط را نصبالعین خود میسازد؛ تا در نهایت به شناخت جامع دست یابد
-اصل جامعیت، بازساخت کلی؛ هر حادثه، در درون مجموعهای یا شبکهای علّی جای یافته و در آن معنی پیدا میکند. شناخت مجموعه، بدون شناخت هریک از عناصر ممکن نیست. همچنانکه شناخت هر حادثه جزء در کل یا مجموعه بهدست نمیآید.
مطالعه تاریخی سه گام مقدماتی و دو گام اساسی دارد (سه گام نخستین آنگونه که در سایر مطالعات وجود دارد است):
-صورتبندی مسئله؛ در این مرحله مقدماتی به این میپردازیم که چه مسألهای را باید حل کنیم؟ و به چه مسألهای باید بپردازیم؟
2. تدوین فرضیه؛ باید محقق، مقدمتا بیان کند که چه فرضیهای را برای شروع تحقیق مد نظر قرار داده است؟
3. نقد منابع و اسناد؛ محقق قبل از پرداختن به تحقیق ناگزیر از نقد و بررسی منابع و اسناد است.
-توصیف تاریخی؛ در مقام توصیف، به این میپردازیم که این پدیده تاریخی یا دیدگاه مورد مطالعه، کی، کجا، در چه موقعیّتی، چگونه، بهوسیله چه کسی یا کسانی و به چه صورتی ظهور یافته است؟
مورخ در این مقام، محتاج اسناد و مدارک است. توصیف، وما کشفی نیست بلکه غالبا مورّخ ناچار از بازسازی است و این، صعوبت توصیف تاریخی را نشان میدهد. هرچند توصیف دقیقتر باشد مراحل بعدی کاملتر میگردد. به هر روی، آغاز مطالعه تاریخی، توصیف دقیق و فراگیر همه ابعاد و مبتنی بر اطلاعات قابل وثوق از نحوه ظهور حادثه است. محقق در مقام توصیف، غالبا با سه مسأله عمده توصیف ظهور، تطور و وضعیت نهایی حادثه تاریخی مواجه است
-تبیین تاریخی؛ پس از تکمیل مقام توصیف، انتظار میرود محقّق در مقام تبیین حادثه نیز برآید. تبیین، بیان علّت وقوع حادثه یا تطوّر آن در پرتو قانون کلی است. در مقام تبیین نیز مانند توصیف، سه مسأله عمده تبیین ظهور، تطوّر و وضعیت حادثه تاریخی وجود دارد
درباره علمی بودن یا غیر علمی بودن روش تحقیق تاریخی، نظرات مختلفی ارائه شده است. در زیر به دلایل دو گروه مخالف و موافق میپردازیم:
نظرات مخالف؛
-با توجه به اینکه یکی از ویژگیهای علم، قابلیت پیشبینی آن است. محققان تاریخی اغلب نمیتوانند براساس وقایع گذشته، تعمیم ها یا پیشبینیهایی را برای آینده نتیجه بگیرند. زیرا وقایع و حوادث گذشته، اغلب بدون برنامه حاصل شدهاند یا آنچنانکه در برنامه بوده است، صورت نیافتهاند
-محققان تاریخی، در بیشتر موارد بر گزارشها و مشاهدات کسانی متکی هستند که میتوان در صلاحیّت آن افراد و یا به حقیقت گزارش آنان شک کرد.
-محقق تاریخی، اغلب در تشخیص حقایق، دچار ابهام است و درست مثل فردی عمل میکند که میخواهد قسمتهای مختلف ماکتی را که تکههایی از آن گم شده است، سر هم کند؛ بههمین جهت، بهناچار درصد پرکردن جای خالی این واقعیتها از طریق استنتاجها و استنباطهای ذهنی از حوادث گذشته برمیآید.
حوادث تاریخی در محیطی بسته مانند آزمایشگاه صورت نمیگیرد. -بنابراین، محقق تاریخی، قادر نیست شرایط مشاهدهشده را کنترل کند یا متغیرهای عامل حادثه را دستکاری نماید
نظرات موافق؛
-محقق تاریخی محدودیتهای موضوع مورد مطالعه و تحقیق را تعیین و شناسایی میکند، فرضها یا سؤالهایی را مطرح مینماید؛ که باید برای آنها پاسخهایی مناسب فراهم کند، اطلاعات لازم را جمعآوری و تجزیه و تحلیل میکند، به آزمودن فرضهای خود میپردازد و از آنها نتایجی بهدست میآورد که تا اندازهای قابل تعمیم است. بنابراین و با توجه به مراحل منظم و علمی فوقالذکر، میتوان ادعا کرد که این دست از فعالیتها تا اندازهای جنبه علمی دارد.
-محقق تاریخی، برای رسیدن به نتایج، گاهی اصولی از احتمالات را بهکار میبندد که شبیه به همین اصول را پژوهشگران علوم فیزیکی نیز مورد استفاده قرار میدهند.
-این واقعیت که محقق تاریخی نمیتواند متغیرهای بازیگر در موقعیت واقعه را مستقیما کنترل کند، کاملا واضح و روشن است. اما باید توجه داشت که این محدودیت در بیشتر تحقیقات علوم رفتاری، بهویژه در تحقیقات غیر آزمایشگاهی مانند پژوهشهای جامعهشناسی، روانشناسی اجتماعی و اقتصاد نیز کم و بیش وجود دارد
.
درباره این سایت